وصف حال منه ...
 
از گنهِ دم  به دمم آتش طوفنده شدم
هم شدم از توبه خجل، هم زتو شرمنده شدم
صاحب من! خالق من! داور من! یاور من!
حیف تو را داشتم و غیر تو را بنده شدم
شعله ای از نار بُدم شاخه ای از خار بُدم
با نظر رحمت تو باغ گل از خنده شدم
قطره بُدم بحر شدم ذره بُدم مهر شدم
بلکه درخشنده تر از مِهر درخشنده شدم
وصل تو شد عزت من هجر تو شد ذلت من
با تو سرافراز ولی بی تو سرافکنده شدم
وای بر این بندگی ام مرگ بر این زندگی ام
مردۀ یک عمرم و در خاک لحد زنده شدم
بار خدایا کرمی از یم اخلاص نمی
کز شرر عُجب و ریا آتش سوزنده شدم
سیل گنه برد مرا بحر بلا خورد مرا
وای که من غرق در این بحر خروشنده شدم
خاک قدوم ولی ام "میثم" دار علی ام
با نفس شیر خدا زنده و پاینده شدم
 
شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار
 
+ خدایا به حق این شبای عزیز برای همه بهترین هارو مقدر فرما و مارو راضی به رضای خودت کن
آمین

/// جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶ /// 5:34 /// نویسنده: اُمید
Menu
About


سلام من اميدم و اینجا جولانگاه دغدغه ها، خاطره ها، شعرها وخلاصه همه ی نگفته های منه، ازسال های دور تا سال های دورتر..!
اینجا از ماجراهای زندگیم قصه هایی رو حکایت میکنم که شاید خوندنش خالی از لطف نباشه!
Categories
Other