چه کسی می فهمد...

چه کسی می فهمد وقتی یکی چون من درزندان

بی حد ومرزخویش دست وپامیزند وبی صدا

آرام آرام درخلوت خویش میمیرد؟

چه کسی می شنود فریاد بی صدای مراکه میان هیاهوی

 زمان ناچارندای کمک سرمیدهد؟

 چه کسی می بیند اندوه بی پایان مرا؟

چه کسی می فهمد زجر زندان مرا چه کسی می فهمد؟؟؟

آنگاه که همه در رهایی به سرمیبرند یکی چون من

درزندان تن خویش به فنا میرود وهیچکس نمی فهمد

این قصه ی غم انگیز را

هیچکس...      


/// پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۱ /// 23:33 /// نویسنده: اُمید
Menu
About


سلام من اميدم و اینجا جولانگاه دغدغه ها، خاطره ها، شعرها وخلاصه همه ی نگفته های منه، ازسال های دور تا سال های دورتر..!
اینجا از ماجراهای زندگیم قصه هایی رو حکایت میکنم که شاید خوندنش خالی از لطف نباشه!
Categories
Other